به گزارش مشرق به نقل از مهر، یوسفعلی میرشکاک، شاعر و منتقد معاصر در کارگاه شعر پایداری که در نهمین جشنواره شعر و داستان جوان در ایلام برگزار شد، با اشاره به اینکه بررسی آثار شاعران جوان ایران در این دوره از این جشنواره وی را نسبت به آینده شعر جوان بسیار امیدوار کرده است، گفت: متمایزترین شعرهایی که میشد از شاعران جوان کشور انتظار داشت در این دوره از جشنواره دیده و خوانده شد.
وی ادامه داد: فارغ از همه داوریها بحث مهمی که لازم است درباره آن تذکر دهیم، این است که شاعران جوان باید خودشان فارغ از ظواهر جشنواره به تربیت خود اهتمام بورزند.
میرشکاک در بخش دیگری از این نشست با اشاره به موضوع بومیگرایی در شعر گفت: بومیگرایی قابل تزریق به شعر نیست. حافظ که جهانیترین شاعر ما است، جز یکی دو مورد سخن دیگری از سرزمین خود در شعرش نمیآورد و تازه همانها هم که آورده است، منظورش شهر و دیار فارس که در آن ساکن بوده نیست؛ مولانا نیز همینطور.
وی با اشاره به اینکه ویژگی شعر کلاسیک ما توحید و وحدت وجود و سیر الی الله است، گفت: جدای از این موارد نمیتوانیم از شاعر ایرانی توقعی داشت و بخواهیم که هویت دیگری را به شعرش منتقل کند. شاعر زمانی صاحب شعر میشود که ژرفای وجودی او به موضوعی دست بیابد و حس و عاطفه وی در درونش به آن موضوع متجلی شود.
وی با اشاره به اشعار حسین منزوی گفت: این موضوع که گفتم مصداق دارد. حسین منزوی در زمان حیات خود به عنوان یکی از بزرگترین غزلسرایانی به حساب میآمد که کارش سرودن شعر عاشقانه بود، اما وقتی پس از فوت وی دیوان اشعارش منتشر شد همگان دریافتند که او یکی از بزرگترین شاعران آئینی است و چیز دیگری غیر ار آنچه میشناختند در او متجلی شده بود.
میرشکاک درادامه خطاب به شاعران جوان گفت: هنوز زود است که شاعران جوان ایران انتظار داشت که کنشی همانند شاعران جوان را از خود نشان دهند، اما به عنوان یک تذکر به شما شاعران جوان میگویم که به جلوههای مختصر جشنوارهای نباید دلخوش بود.
وی در بخش دیگری از سخنرانی خود با اشاره به اینکه شعر، مهمترین ابزار ابراز هویت قوم ایرانی است، افزود: همه فلسفه و عرفان و هویت ایرانی به کمک شعر متجلی سده است. ما وقتی میتوانیم به واسطه این شعر جهانی باشیم که بومیتر از بقیه با آن برخورد کنیم. جهانی شدن در روزگار ما اگر به معنی نداشتن هویت قومی خاصی باشد موجب میشود که در هیچ جای جهان ما را به رسمیت نشناسند. اگر فکر کردهایم با اعراض از هویت خودمان در جهان پایگاهی به دست خواهیم آورد، باید بدانیم که در جهان، ما را بدون هویت به اندازه یک کف دست هم جا نمیدهند.
وی همچنین گفت: مشکل امروز ما این است که فکر میکنیم که اگر پوستمان را بکنیم و گوشتمان را به قصاب بدهیم و استخوان را در زباله دان بریزیم، تشخص میگیریم و جهانی میشویم؛ در حالی که این غلط است.
میرشکاک ادامه داد: هنر موضوعی نیست که سقف و اندازه داشته باشد. مانند نظامهای صنفی است. مثل دانشکده افسری حتی؛ باید مدتی در آن به سختی تن داد؛ با شرایط آن ساخت تا بعد بتوان به واسطه آن قدرت به دست آورد و حتی کودتا کرد. شعر هم عین همین موضوع است. شاعری که بخواهد بدون تمرکز روی مطالعه و آزمون هنر و زبان خود به دنبال چسبیدن به جعبه جادوی ملعون رایانه و اینترنت باشد، خاصیتی نخواهد داشت.
وی در بخش دیگری از این نشست با اشاره به حضور بخش شعر بیداری اسلامی در این جشنواره گفت: من از شما توقعی ندارم. کمکاری از خودمان است. وقتی بحران اعراب و اسراییل در سالهای گذشته به بالاترین حد خود رسید، اروتیکترین شاعر عرب نیز برترین شعرهای مقاومت را گفت.
این منتقد ادبی ادامه داد: شاید ما هم نسبت به موضوع بیداری اسلامی بیتفاوت بودهایم و حالا دستپاچه میخواهیم از شاعران جوانمان که این نوع شعر را بگویند. در حالی که تا وقتی شاعران ما از درون تغییر نکنند، اتفاقی در شعر آنها رخ نخواهد داد.
میرشکاک در پایان گفت: شاعر همانند پرنده اساطیری است که نمیتوان گفت کی و کجا تخم میگذارد! پس سعی کنید شعرتان را به جایی برسانید که پایداری از درونش بجوشد نه از بیرونش.
این نشست با حضور محسن مؤمنی شریف، رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و ناصر فیض، مدیر دفتر طنز حوزه هنری، محمود حبیبی کسبی و محمدکاظم علیپور از شاعران معاصر و داور جشنواره برگزار شد.